در بسیاری از سازمانها، متخصصین سیستمها و روشها بهعنوان مسئولین تحلیل، طراحی و بهبود فرآیندهای کسبوکار شناخته میشوند. این افراد، با تسلط بر مدلسازی فرآیندی، قادرند نحوه اجرای عملیات سازمانی را به شکل استاندارد و قابل تحلیل نمایش دهند. اما چالش اصلی زمانی بروز میکند که سازمانها نیاز دارند از سطح مدیریت فرآیندها فراتر رفته و تصویر جامعتری از ساختار، تعاملات و توانمندیهای خود داشته باشند. در این مرحله، دانش معماری سازمانی ضرورت پیدا میکند.
مدلسازی فرآیندهای کسبوکار با استفاده از استانداردهایی مانند BPMN 2.0 میتواند شفافیت عملیاتی ایجاد کند، اما این رویکرد بهتنهایی نمیتواند پاسخگوی تمامی نیازهای استراتژیک و ساختاری سازمان باشد. بهعنوان مثال، متخصص سیستمها و روشها ممکن است قادر به شناسایی گلوگاههای عملیاتی باشد، اما برای تعریف نقشه قابلیتهای سازمان، مدلهای لایهای، و هماهنگسازی راهبردهای دیجیتال با ساختار کسبوکار، به دانش معماری سازمانی نیاز است.
معماری سازمانی، برخلاف تمرکز صرف بر فرآیندها، به دنبال ایجاد یک نمای کلنگر از سازمان است که شامل حوزههای فناوری، داده، استراتژی، و قابلیتهای کسبوکار میشود. متخصصینی که صرفاً بر فرآیندها تمرکز دارند، ممکن است دچار این خطا شوند که با بهینهسازی جریانهای کاری، تمامی مشکلات سازمان را حل خواهند کرد. درحالیکه بسیاری از مسائل ریشه در ساختارهای کلان سازمانی، عدم انسجام در سبد سیستمهای اطلاعاتی و چالشهای تحول دیجیتال دارند.
تبدیل متخصصین سیستمها و روشها به معماران سازمانی مستلزم تغییر رویکرد آنها از یک نگاه عملیاتی به یک نگاه استراتژیک است. این تغییر شامل درک مدلهای مرجع مانند APQC، چارچوبهایی مانند TOGAF، و استفاده از ابزارهایی برای تجزیه و تحلیل همراستایی استراتژیهای سازمانی با ساختارهای اطلاعاتی است.
سازمانهایی که این تحول را در نیروی انسانی خود ایجاد کردهاند، توانستهاند از مدیریت جزئیات عملیاتی عبور کرده و به سمت طراحی سازمانهای چابک، دادهمحور و دیجیتالی حرکت کنند. در نتیجه، آینده حرفهای متخصصین سیستمها و روشها در گرو توسعه دانش آنها در حوزه معماری سازمانی و درک نقش کلیدی این حوزه در موفقیت سازمانهای مدرن خواهد بود.
معمار سازمانی کیست؟
معمار سازمانی کسی است که سازمان را به عنوان یک اکوسیستم یکپارچه میبیند. او ارتباط بین استراتژی، فرآیندها، فناوری و اطلاعات و داده را شفاف میکند و کمک میکند تا تصمیمگیریها هدفمند، چابک و همسو با تحولات دیجیتال باشند.
چرا معمار سازمانی مهم است؟
⦁ اتصال استراتژی به اجرا: یک معمار سازمانی کمک میکند تا اهداف سازمانی به ساختارها، فرآیندها و فناوریهای مناسب ترجمه شوند.
⦁ حذف سیلوسازی و جزیرهای عمل کردن: او از طریق معماری سازمانی، تیمها را از کارکردهای جداگانه به یک سیستم هماهنگ تبدیل میکند.
⦁ افزایش بهرهوری فناوری اطلاعات: با طراحی درست معماری IT، هزینههای اضافی کاهش یافته و تکنولوژیها در خدمت رشد سازمان قرار میگیرند.
⦁ آمادگی برای تحول دیجیتال: بدون معماری سازمانی، تحول دیجیتال چیزی جز چند پروژه جزیرهای و بینتیجه نخواهد بود.
⦁ آمادگی برای دادهمحور شدن: بدون تفکیک قابلیتهای سازمانی و تعریف معماری اطلاعات، تلاشهای دادهمحور متزلزل و بیاثر خواهند بود.
اگر هنوز در چارت سازمانی شما جایی برای معمار سازمانی در نظر گرفته نشده است، وقت آن رسیده که این نقش را جدی بگیرید. آینده از آنِ سازمانهایی است که معماری دارند، نه صرفاً سیستم و روش!